طراحی لباس کودک برگرفته از نقاشی کودکان
بخش سوم: مراحل رشد طراحی در کودك
همانطور که گفته شد، کودکان از حدود یکسالگی بدون هیچ قصد خاص، خطوطی را در فضای اطراف خود پدید میآورند، که از آنها لذت هم میبرند. خطوط ترسیمی در واقع انعکاسی از دنیای هیجانی کودك محسوب میشود. و نقاشی به تنهایی جهانی است که به موازات افزایش هوشیاری و دگرگونی او متحول میگردد.
در حدود دوسالگی نیز بسیاری از کودکان در يك عمل ارادی به ترسیم خطوط انحنادار به شکل مارپیچی و حلزونی (آن هم به طور پیوسته و با مبدایی از مرکز) میپردازند. و در ادامه در حدود دو و نیم سالگی میتوان شاهد ترسیم خطوط افقی، عمودی، نقطهچین و دایره (البته بدون نظم و کنترل) در نقاشیهای او بود.
در سهسالگی با رسم خطوط تقلیدی، تجسم عینی در کودك پدیدار میشود. و شباهت بین خطوط خود و اشیای واقعی را درمییابد. و به تصاویر خود معنی میدهد.
در چهارسالگی، كودك (که نقاشی او فاقد جزئیات است) آن چیزهایی را که برای او مهم است، (مانند صورت و لباس در ابعاد بزرگتر (نشانهای از اهمیت آنها) ترسیم میکند.
اما از پنجسالگی به بعد است که تمام کودکان بدون الگوبرداری از واقعیت به ترسیم اشکالی از اشیاء به شكل يك مجموعه ساختاریافته (شامل خانه، درخت، آدم، لباس و مانند آنها) مبادرت میکنند. که به این مرحله تصویرسازی گویند.
از آغاز این مرحله تا حدود ۱۱ یا ۱۲ سالگی، دیگر گامهایی برای بهبود و اصلاح در ترسیم کودکان پدید میآید. که او را به سوی يك پویایی خاص یا تحول سوق میدهد.
گرچه این مرحله در میان کودکان مختلف متغیر است. البته از منظر روانشناختی، خطوط نازك و هماهنگ در تمام این سنین، نشانگر سازگاری كودك، خطوط كوچك و فشرده حاکی از ناراحتی درونی کودک، و خطوط مارپیچ نشانه پرخاشگری در اوست. خطوط نازك و ملایم بر احساسات عاطفی، خطوط کوتاه بر خجالتی بودن و خطوط کمرنگ بر کمبود شور و نشاط در کودك دلالت دارد.
پژوهشگران در این بعد، با نگاهی شکلی به نقاشی، از لحاظ اندازه و خط (که شالودهای از سبك نقاشی است. و اهمیت ویژهای دارد) نمادهای اصلی اندام شامل سر و صورت در نقاشی را نشانهی «من» کودك و دستها و بازوهای آن را به عنوان سازگاری اجتماعی در نظر میگیرند.
همچنین نمایش حرکت در نقاشی، معرف هوش کودك و نقاشیهایی که پیکر انسان در آن نمایان است، امنیت و سازگاری اجتماعی او را نشان میدهد. برای نمونه بچههای محزون در نقاشیهای خود، آدمكها را با تناسب اندام صددرصد دقیق، و کودکانی که تخیلات و توجه زیادی به بدن خود دارند، اندام مختلف آدمكها را در حالت شاد و زنده ترسیم میکنند.
نقاشی و تفکر:
یکی از نتایج بسیار مهم یافتههای اخیر پژوهشگران از نقاشی کودکان، درک این واقعیت است، که ایجاد يك نقاشی، دستاوردی است که تجزیه و تحلیل هر جزء تصویر آن، مستلزم مطالعات روانشناختی فراوانی خواهد بود. زیرا که حاصل تفکر کودك است.
اینکه بیان میشود نقاشی ممکن است سبب تسهیل تفکر شود، نظریهای است که تازگی ندارد. اما برخی از پژوهشگران گذشته مانند آرنهایم و پایويو معتقدند که كل تفکر در اصل ماهیت ادراکی دارد. و این مساله را تایید میکند که بخش زیادی از تفکر، متضمن استفاده از تصاویر است.
اما نکته مهم در چنین مسالهای آن است که در این حالت، تجربیات دیداری برای تحقق در امر آموزش موثر، ضرورت مییابد. و ممکن است تاثیر مثبتی بر رشد عمومی شناخت کودك داشته باشد. البته در بسیاری از نظریهپردازیها، این مساله تایید شده است، که نوشتن نیز در بسیاری از موارد، چیزی بیش از بیان معنای پیشپنداشته در قالب کلمات است. و در واقع میتواند بخش مهمی از فرایند تفکر باشد.
برهمین اساس و حال که پژوهشگران بر این باورند که تفکر انسان بزرگسال میتواند به كمك نقاشی تسهیل شود. ممکن است این مساله در قالب طرح يك فرضيه اهم در موضوعات پژوهشی در هنر، (که البته کارتحقیقی سادهای هم نیست) تاييد شود. تا شاید در پژوهشهای آتی محققین مورد توجه قرار گیرد؛ تفکر و حل مسائل توسط کودکان نیز قابلیت تسهیل از طریق نقاشی را دارد. و میتواند موجب متنوعتر و خلاقانهتر شدن تفکر کودك شود.
البته استفاده از خطوط و طرز استفاده از فضای کاغذ، موضوع نقاشی و استفاده از رنگها مواردی است که بررسی تاثیرات آن، در میزان رشد تفکرکودك قابل شناسایی است.
همچنین در ترسیم کودکان، در واقع برخی جنبهها در هر مرحله اشاره شده از رشد، برجستهتر و قابل توجهتر هستند. که پیشرفت نقاشیهای کودك را نسبت به مراحل قبلی مشخص میسازد.
رنگ در نقاشی:
رنگ یکی از ابزارهای بسیار مهم است که کودک میتواند با جذابیت بیشتر از آن استفاده کند. و به نوعی نمایانگر احساس او باشد. انتخاب رنگ متناسب با اندام، سن و حتی محیط و زمان، از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا با وجود گستره وسیع رنگها، انتخاب (با توجه به عواملی که گفته شد) محدودتر میشود.
کودکان در نقاشیهای خود از رنگ به دو شکل نمونهسازی عینی (طبیعی) مانند رنگهای آبی در دریا، رنگ سبز در چمن، رنگ زرد در خورشید و بعد روانشناختی برای ارایه عواطف و احساسات خود استفاده میکنند.
البته توصیه میشود هیچگاه كودك را به سوی رنگهای قراردادی و طبیعی سوق ندهیم. زیرا بدین طریق طبیعت درونی کودك را نادیده گرفتهایم. و او را ناخودآگاه اجبار میکنیم رنگی را که نشانگر حالت روانی اوست تغییر دهد. و زیبایی اثراو از میان برود.
این درست است که شناخت رنگهای واقعی برای بچهها ضروری است، اما تحميل رنگ به آنها ضرورتی ندارد. زیرا کودکان دیر یا زود یاد میگیرند که هر شی، رنگ مخصوص به خود را داراست.
پژوهشگران در ادامه تحقیقات به این نتیجه رسیدهاند، که تعداد رنگهای بهکار گرفته در نقاشی کودکان از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای نمونه استفاده از سه رنگ که یکی از رنگها بنفش باشد، حاکی از اضطراب، اما در مقابل استفاده از پنج رنگ، نشانگر آسودگی خاطر بیشتر در کودك است.
البته بچههایی که در زندگی با مشکلات بیشتری مواجهاند، به طور معمول اثر رنگها را با فشار بیشتری روی کاغذ اعمال میکنند. و بیشتر مواقع، نقاشی آنها فقط خطخطی است.
نمادهای رنگی نیز از جهت تصویری که کودك از خود یا دیگران دارد، در نقاشی او نمایان است و شیوه استفاده كودك از رنگ در نقاشی، ما را به خلق و خو و میزان نابههنجاری شخصیتی او هدایت میکند.
این مسأله نیز تایید شده است؛ رنگ در نقاشی تا هفتسالگی – به عنوان مبدا مرحله عملیاتی در نظام شناختی کودك – جنبه تزئینی دارد. برای نمونه ممکن است كودك در نقاشی خود، چشم را قرمز و دهان را سبز رنگآمیزی کند. ولی نخستین نشانههای واقعگرایی کودك در رسم تصویر آدمكها، استفاده از رنگ قهوهای یا مشکی در مو و رنگ صورتی در دست و صورت است.
پس میتوان گفت كودك براین اساس، رنگآمیزی لباس در نقاشیهای خود را با رنگهای تند انجام میدهد. و به طور معمول رنگ لباس شخصیتهای محبوب خود را از میان آبی، صورتی، زرد یا سبز انتخاب میکند.
از بُعد آموزشی، با رعایت اصول واقعگرایانه، باید كودك را با تاكيد بر آگاهیبخشی از حقیقت بیرونی، به سمت اشکال منظم و رنگهای دقیق سوق داد. و در این خصوص هیچگاه نباید کودکان را به نسخهبرداری از روی مدلهای نقاشی و رنگهای آنها تشویق کرد.
همچنین از آنجا که کودک با تمام وجود و شخصیت مغزی و عاطفی خود نقاشی میکشد، این شخصیت در انتخاب رنگها نیز نمایان است.
در نهایت میتوان گفت استفاده از رنگ در نقاشی نیز این امکان را به کودك میدهد که بتوانند اندك معلومات خود را بزرگ جلوه دهد. و پس از طی مراحل آموزشی، از آنها استفاده کند. زیرا توانایی به کارگیری توأم و تدریجی رنگ و طراحی در نقاشی کودکان میتواند تصاویری خلق کند، که ویژگیهایی کم نظیر با قابلیتهای کاربردی داشته باشد.
برشی از کتاب «طراحی لباس کودک، برگرفته از نقاشی کودکان»
مولفین: وحید محمدی، محمد جانی کبریا
انتشارات کتاب آبان/ سال 1396
این مطلبِ یکتا متعلق به سایت تیتیگل است.
پوشاک بچهگانه، دخترانه، پسرانه|فروشگاه اینترنتی تیتیگل، فروشگاه آنلاین|خرید لباس کودک و نوجوان، ارزان، جنس خوب، باکیفیت|شیک، اسپرت، مجلسی|بهاره، تابستانی، پاییزه، زمستانی|ایرانی، ترک، چینی،تایوانی|پیراهن، کاپشن، شومیز، تیشرت، تاپ، دامن، شلوار کتان و جین، شلوارک، لباس ست، سرهمی، لباس مجلسی، جوراب، جورابشلواری، کیف، کولهپشتی، کفش، لباس زیر، بافت، سرهمی، زیردگمه، پاپوش، صندل، کلاه، عینک، هدبند، گلسر، دستمال گردن، شال، ساسبند، پاپیون، کشمو، ادکلن.